آیین زندگی اسلامی ایرانی
آیین زندگی اسلامی ایرانی

آیین زندگی اسلامی ایرانی

احترام به شخصیت کودکان

یکى از وظایف قطعى هر خانواده آن است که کودکان را به دیده تکریم و احترام نگریسته و آنان را مشمول عواطف و نیکى هاى خویش قرار دهند. 

احترام به شخصیت کودک ، سبب جلب مهر و محبت او به سوى بزرگترها و شرط مهم سازگاریش در خانواده و اجتماع است . کودک از تکریم و احترام بزرگترها نسبت به خود، احساس آسایش و امنیت مى کند و سعى مى نماید متقابلا با آنها رفتارى عادلانه داشته باشد. 

به علاوه کودک امروز، جوان فرداست ، اگر او امروز از پدر و مادر احترام و تکریم ببیند، عملا کوشش مى کند، این سنت را یاد گیرد و فردا به کار ببندد، و دیگران را مورد تکریم قرار دهد و از این نعمت سعادت بخش برخوردار گردد. 

نمونه هایى از احترام به شخصیت کودک عبارتند از: 

1 - سلام به آنان 

2 -نام آنان را با احترام بردن و براى آنان همچون بزرگسالان حیثیت والایى را در نشست و برخاست در نظر گرفتن 

3 - معاشرت نیکو و مهرورزیدن به او 

4 - خوشحال کردن کودک 

5 - نگاه محبت آمیز به او 

6 - دلجویى و نوازش او 

7 - خوددارى از ملامت و سرزنش او 8 - مدارا با کودک 

9 - حفظ عدل و توازن در رفتار بین فرزندان 

10 - همبازى شدن با او 

عن الرضا، عن ابائه (علیهم السلام ) قال : ان الحسن والحسین کانا یلعبان عند النبى (صلى الله علیه و آله و سلم ) حتى مضى عامة اللیل ثم قال لهما: انصرفا الى امکما فبرقت برقة فما زالت تضى ء لهما حتى دخلا على فاطمة (علیها السلام ) والنبى (صلى الله علیه و آله و سلم ) ینظر الى البرقة فقال : الحمدلله الذى اکرمنا اهل البیت .(1) 

امام رضا (علیه السلام ) از پدرانش روایت کرده که امام حسن و امام حسین (علیه السلام ) تا مقدارى از شب گذشته ، در خانه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) بازى مى کردند، سپس فرمود: نزد مادرتان بروید. امام حسن و امام حسین (علیه السلام ) از خانه بیرون رفتند. پس برقى زد و فضاى زمین روشن شد. دو برادر به خانه خودشان رسیدند. رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) به روشنایى نگریست و فرمود: سپاس خداى را که ما اهل بیت را گرامى داشت .


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-بحارالانوار، جلد 43، ص 266.

تقویت حسن دینى کودکان

معمولا سازندگى شخصیت آدمى از چند ماه پس از تولد آغاز مى شود. در این دوره جوهر روان آدمى از ابتلاى به آلودگى پاک است . آموخته هاى کودک در این دوره ، همچون نقشى است که بر سنگ کنده شود، هر چه سن کودک بالا رود، آن صفات همچنان در ذهنش جایگزین و استوار مى شود به طورى که کمتر حاضر است در خود تغییر حالتى بدهد. با توجه به اصل مذکور، خانواده موظف است قبل از آنکه دل تربیت پذیر کودک سخت شود و مطالب گوناگون ، سطح فکر او را اشغال کند، احساسات رقیق و لطیف او را در قالب عقاید صحیح پرورش دهد و با تعلیم مبانى مذهبى تارو پود شخصیت معنوى وى را تقویت نماید. مبادا صاحبان عقاید باطل آراى خویش را به او تحمیل و سپس وى را گمراه نمایند.

پدر و مادر مى توانند با آموزشهایى که از زبان پیشوایان دین نقل شده است ، (دعاها)، رکن ضرورى شخصیت طفل را بسازند زیرا این ادعیه ، مشعلى است که تاریکترین راههاى زندگى را براى انسان روشن مى کند و وجدانها را حساس و بیدار مى سازد و هر نقطه انحرافى را به آسانى به سوى راستى رهبرى مى کند و همچون فرودگاهى است که روان مى تواند از آن اوج بگیرد. ((پدران و مادران باید بدانند که اگر در سالهاى حساس زندگى اصول و مبانى اخلاقى محکمى را در باطنهاى پرصفا و درخشان کودکانشان جاى داده اند، در جوانى همان پایه ها نگهدارشان خواهد بود، و در لحظات بحرانى مانند سدى استوار از سقوط آنان جلوگیرى خواهد کرد)).(1) 

تخم گل کاشتى آخر گل شود 

بر سرش نغمه سرا بلبل شود 

دعاء اطفال امتى مستجاب ما لم یقارب الذنوب .(2) 

دعاى کودکان امت من ، تا هنگامى که به گناه نزدیک نشوند، مستجاب است .


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-ما و فرزندان (ریموند بیچ )، ص 87. 

2- بحارالانوار، جلد 19، (جزء 2)، ص 40 - صحیفة الرضا، ص 49.