آیین زندگی اسلامی ایرانی
آیین زندگی اسلامی ایرانی

آیین زندگی اسلامی ایرانی

متن زندگی

حضرت امیرالمؤمنین امام على علیه السلام:


حُسْنُ الْخُلْقِ فى ثَلاثٍ: اِجْتِنابُ الْمَحارِمِ وَ طَـلَبُ الْحَلالِ وَ التَّـوَسُّعُ عَلَى الْعِیالِ؛


خوش اخلاقى در سه چیز است: دورى کردن از حرام، طلب حلال و فراهم آوردن آسایش و رفاه براى خانواده.


مجموعه ورام ج 1 ، ص 90 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 68، ص 394، ح 63

نکته ای برای پدر و مادر ها

در هر سن و سالی که باشیم موضوعاتی وجود دارد که ما را می ترساند. بچه ها هم ترسهای خودشان را دارند. ترس از غریبه ها، تاریکی، سایه های روی دیوار، حشرات و غیره. اینگونه ترس ها اگر غیرطبیعی و شدید نباشند با اندکی توجه و رعایت چند نکته به زودی برطرف خواهند شد و مشکلی ایجاد نمی کنند.


1- ترسهای معمولی کودکان را باید به تدریج و مرحله به مرحله برطرف نمود. کودکی که از آب می ترسد را نباید ناگهان در آب انداخت. همچنین نباید صورت مسئله را پاک کرد. مثلاً نباید چراق اتاق کودکی که از تاریکی واهمه دارد را تا صبح روشن بگذاریم.


2- همزمان با این حرکت تدریجی می توانید از ابزارهای کمکی مثل قصه گویی و بازی هایی که به نوعی با موضوع مورد ترس کودک ارتباط دارد کمک بگیرید.


3- ترس از تاریکی و دیگر ترسهای کودکانه برای والدین زیاد جدی نیست بنابراین بازی کردن نقش پسر شجاع نمی تواند کار خیلی سختی باشد. پس خودتان را در موقعیتی که کودک از آن می ترسد قرار دهید و شجاعانه رفتار کنید.


4- بی تفاوت بودن نسبت به ترسهای کودک خوب نیست اما عکس العمل های شدید و هیجانی والدین در مقابل ترسهای جزئی کودکان هم باعث می شود موضوع برای کودک ترسناک تر از قبل شود.


5- اکسیری مانند همدلی نمی شناسم. مبادا ترسهای فرزندمان را انکار یا تمسخر کنیم. با او درباره تجربه خودتان صحبت کنید و بگویید چگونه ترستان را پشت سر گذاشتید. به یادش بیاورید که از حمام کردن می ترسیده اما الان خودش داوطلب حمام کردن است.

مرد ها بدانند

ﻫﯿﭻ ﺯن یا مردی ذاتا خیانتکار نیست:

ﻗﺒﻞ ﺍﺯ اتهام زدن به طرف مقابل ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪ جمله ﺧﻮﺏ ﻓﮑﺮ کنید:


ﺍﮔر ﺑﻪ همسرت ﻣﺤﺒﺖ ﻧﮑﻨﯽ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ

ﺍﮔر با همسرت ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺣﺮﻑ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺯﺩ

ﺍﮔر با همسرت ﺗﻔﺮﯾﺢ ﻧﮑﻨﯽ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺩ

ﺍﮔﺮ همسرت ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺟﻨﺴﯽ ﺭﺍﺿﯽ ﻧﮑﻨﯽ، ﺩﯾﮕﺮﯼ راضی‌اش ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ ‏(ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺧﯿﺎﻧﺖ نمی‌کند ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺁﺑﺮﻭست ﻧﻪ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻮ‏)

ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺍﯼ همسرت ﻫﺪﯾﻪ ﻧﺨﺮﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺧﺮﯾﺪ

ﺍﮔﺮ همسرت ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻧﮑﻨﯽ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭﮐﺶ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ

ﺍﮔﺮ همسرت ﺭﺍ ﻭﻝ ﮐﻨﯽ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﭼﺴﺒﯿﺪ

ﺍﮔﺮ همسرت ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﻨﯽ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ


هیچ گاه خود را استثناء ندانید؛ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻝ تمام افراد ﻣﯽﺷﻮﺩ.

ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﯿﺪ ﻧﻪ ﻣـﺮﺩ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺧﻮﺍهد کرد و نه زن.... 

زوجین بدانند

ﺑﺎ "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ!

ﺑﺎ "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ!


ﺑﺎ "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ!

با "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ!


با "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود "ﺩﻝ "ﺷﮑﺴﺖ!

با "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ!


با "ﺯباﻥ"        ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ!

ﺑﺎ "ﺯباﻥ"        ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ!


ﺑﺎ "ﺯباﻥ"        ﻣﯿﺸود "جدایی " انداخت!

ﺑﺎ "ﺯباﻥ"        ﻣﯿﺸود "آشتی " داد!


با "زبان"         میشود آتش زد!

با "زبان"         میشود آتش را خاموش کرد!


حواسمان به زبانمان باشد. همین .

دوران عقد

راهکار های استمرار محبت


باید با ویژگی های شخصیتی و زوایای روحی زن یا مرد اشنا شوید. برای این منظور از کتابهای مناسب در زمینه مسائل زناشویی، شرکت در جلسه های آموزش خانواده و ... بهره گیرید.


خصوصیات شخصی همسرتان شامل حساسیتها، سلیقه های شخصی و ... او را بشناسید.


برای محبت ورزی باید صفاتی همچون تکبر، خود بزرگ بینی، خود خواهی، انحصار طلبی و زیاده خواهی را از خود دور کنید.


زوجین بدانند

مردها برای آروم شدن نیاز به خلوت دارن.

زنها برای آروم شدن نیاز به حمایت


زن و مرد دعواشون شد!

باهم قهرن!

باهم حرف نمیزنن!

حتی به هم نگاه هم نمیکنن!


صدای زنگ تلفن:

زن گوشی رو برمیداره.

مرد میشنوه که دوستای زن به استخر دعوتش کردن!


مردباخودش فکر می کنه:

کاش همین الان قبول کنه و بره، تا چندساعتی تنها باشم وآروم شم!


صدای زنگ تلفن:

مرد گوشی رو برمیداره.

زن میشنوه که دوستای مرد برای دیدن فوتبال دعوتش کردن!


زن با خودش فکر میکنه:

کاش قبول نکنه. کاش نره. کاش همین الان بیاد پیشم و بگه: میدونم ازم دلخوری. واسه همین نمیرم تا با هم باشیم و اگه ناراحتت کردم از دلت در بیارم. 


اینه تفاوت زن و مرد.. کافیه یکم دقت کنیم..

نکاتی برای مردان

راهکارهایی برای ایجاد روابط صمیمی با همسر


به  همسرتان و احساسات او  توجه کنید .

هنگام صحبت با او ، از نگاه مستقیم بی بهره اش نگذارید .

محبت خودتان را به او ، بر زبان آورید .

عشق خودتان را به او اثبات کنید !

گاهی وقتها لازم است که خودمانی و عاشقانه او را صدا بزنید .

گاهی برایش یادداشت و پیامک و جملات عاشقانه بنویسید .

همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید .

به او فرصت حرف زدن بدهید .

حرف هایش را با دقت گوش کنید .

معانی حرف هایش را بفهمید ، شاید با کنایه و غیر صریح حرف می زند .

از همسرتان مدام عکس بگیرید .

بدون مناسبت بهم هدیه دهید .

برخی کارها را با  مشارکت هم انجام دهید .

گاهی تنهایی با هم بیرون غذا بخورید ، ولی بچه ها نفهمند . 

گاهی‌خوشگذرانی دو نفری ،  بدون همراهی فرزند ، ضروری است . 


این موارد ، اصلاً هزینه ای ندارد ، ولی در بهبود و استمرار روابط‌ صمیمی زوجین خیلی مؤثر است .


می دانید هزینه یک جلسه مشاوره خانواده چقدر است ؟ 


پیشگیری کم هزینه تر از درمان است 


 یادتان باشد که روز قیامت ، خداوند در باره ی  روابط شما با همسرتان ، قضاوت خواهد کرد

کتابی خوندم به نام قانون 70٪!!!!

70 درصد برنامه های آخرین مدل گوشی ها، بدون استفاده می ماند!


به 70 درصد سرعت یک ماشین گران قیمت و آخرین سیستم نیاز نیست!


70 درصد فضاهای یک ویلای لوکس، بدون استفاده می ماند!


70 درصد یک قفسه پر لباس، به ندرت پوشیده می شود!


از 70 درصد استعدادهایمان استفاده نمیشود!


70 درصد از محبت و عشقمان را ابراز نمیکنیم!


70 درصد از کل درآمد طول عمرمان، برای دیگران باقی می ماند!


روزهایمان می گذرد و پول هایمان در بانک ها و عشقمان در سینه می ماند..

وقتی که زنده ایم فکر می کنیم پول کافی برای خرج کردن نداریم، اما وقتی که می میریم پول بسیار زیادی می ماند که هنوز خرج نشده است..


و چقدر 70 درصد دیگه!!!!


آشنا کردن فرزندان با مکتب اهل بیت

((عبدالله بن صالح هروى )) گوید: در محضر امام رضا (علیه السلام ) بودم ، فرمود:

رحم الله عبدا احیا امرنا قال : کیف یحیى امرکم ؟

قال : یتعلم علومنا ویعلمها الناس فان الناس لو عملوا محاسن کلامنا لا تبعونا.(1) 

خداوند رحمت کند کسى که امر ما (مکتب اهل بیت و تشیع ) را زنده کند. کسى پرسید که امر شما چگونه احیا مى شود؟ فرمود: معارف و علوم و فرهنگ ما را باید بگیرند و آن را به دیگران بیاموزند، زیرا اگر مردم خوبى ها و محاسن کلام ما را بشنوند و بشناسند، از ما خاندان رسالت پیروى خواهند کرد.

راى گوید: عرض کردم : اى فرزند رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) براى ما از امام صادق (علیه السلام ) نقل کرده اند که فرمود:

من تعلم علما لیمارى به السفهاء، او یباهى به العلماء، او لیقبل بوجوه الناس الیه فهو فى النار.

((هر کسى علمى را به این خاطر بیاموزد که با علم خود با افراد سفیه و احمق مجادله و ستیز کند، یا با علم خود بر دانشمندان افتخار کند، یا مردم را متوجه خود نماید، مجازات چنین شخصى آتش دوزخ است )).

امام رضا (علیه السلام ) فرمود:

جدم راست گفت ، آیا مى دانى منظور از سفیهان در این سخن چه کسانى هستند؟

عرض کردم : نه نمى دانم .

فرمود: منظور داستان سرایان مخالف ما هستند.

سپس فرمود: آیا مى دانى منظور از دانشمندان چه کسانى هستند؟

گفتم : نه اى فرزند رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ).

فرمود: منظور علماى آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) هستند که خداوند اطاعت و دوستى از آنها را واجب کرده است . سپس فرمود:

آیا مى دانى مردم را متوجه خود سازد چیست ؟

گفتم : نه ، نمى دانم .

فرمود: سوگند به خدا، منظور از آن ادعاى امامت بدون حق است .

بنابراین اگر کسى علم را به خاطر این بیاموزد که با افراد سبک مغز از داستان سرایان مخالف ما، مجادله و ستیز نماید و به دانشمندان آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) افتخار و برترى جویى کند و ادعاى امامت ناحق نموده و در پرتو علم خود، مردم را به سوى خویش فرا خواند، اهل دوزخ است . ولى اگر آموختن علم به این خاطر نباشد، خدا او را رحمت نماید، زیرا این امر سبب زنده شدن ولایت و (استحکام ) شیوه و برنامه ما مى شود.(2) 

سئل عن ابى الحسن الرضا (علیه السلام ): فى قوله تعالى : ((عم یتسائلون عن النباء العظیم الذى هم فیه مختلفون )) قال 

: امیر المؤ منین (علیه السلام ): ما لله نباء اعظم منى وما لله آیة اکبر منى ، وقد عرض فضلى على الامم الماضیة على اختلاف السنتها فلم تقر بفضلى .(3) 

از امام هشتم (علیه السلام ) در تفسیر آیه کریمه : ((از چه مى پرسند، از خبر بزرگ که خود در آن اختلاف مى کنند)). فرمود: امیر المؤ منین (علیه السلام ) فرمود: خدا را خبرى بزرگتر از من نیست و خدا هیچ نشانه اى بزرگتر از من ندارد. بدون تردید برترى من بر امتهاى گذشته با اختلاف زبانها که داشتند، عرضه شد و اقرار به فضلیت من نکردند.

((ابراهیم بن عباس طولى )) گوید:

در محضر امام الرضا (علیه السلام ) بودیم ، آن حضرت فرمود: در دنیا نعمت حقیقى وجود ندارد، یکى از حاضران گفت : پس اینکه خداوند در قرآن مى فرماید:

لتسئلن یومئذ عن النعیم .(4) 

این نعیم که خداوند در قیامت از آن سؤ ال مى کند، چیست ؟

این نعمت همان آب خنک است .

امام رضا (علیه السلام ) با صداى بلند فرمود:

این شما هستید که اینگونه تفسیر مى کنید، بعضى از شما مى گویید: منظور از ((نعیم )) در این آیه ، آب خنک است و بعضى مى گویید: منظور غذاى لذیذ است و عده اى گویند: منظور خواب خوشگوار است . ولى پدرم از پدرش امام صادق (علیه السلام ) نقل کرد که همین سخنان در مورد تفسیر ((نعیم )) در محضرش گفته شد. آن حضرت خشمگین گردید و فرمود:

ان الله لا یساءل عباده عما تفضل به علیهم ولا یمن بذلک علیهم ، والامتنان بالانعام مستقبح من المخلوقین ، فکیف یضاف الى الخالق ما لا یرضى المخلوقون به ولکن النعیم : حبنا اهل البیت وموالاتنا یسئل الله عنه عباده بعد التوحید والنبوة .(5)

همانا خداوند، بندگانش را در مورد آنچه که به آنها تفضل و مرحمت فرموده ، بازخواست مى کند و به خاطر آن ، بر آنها منت نمى گذارد، منت نهادن در مورد نعمتهاى مادى از مخلوقات ، ناپسند است . پس چگونه رواست که چنین کار ناپسندى به خدا نسبت داده شود؟ بلکه منظور از ((نعیم )): ((دوستى و ولایت ما خاندان رسالت )) است و خداوند در این باره ، پس از مسئله توحید و نبوت ، بندگانش را مورد سؤ ال قرار مى دهد.

من مات ولیس له امام ، مات میتة جاهلیة ، فقلت له کل من مات ولیس له امام مات میتة جاهلیة ؟ قال : نعم والواقف کافر والناصب مشرک .(6) 

محمد بن اسماعیل گوید: امام رضا (علیه السلام ) فرمود:

هر کس بمیرد و او را امام و رهبرى نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است .

من عرض کردم : هر کس بمیرد و او را امام و رهبرى نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است ؟

فرمود: آرى ، و واقف کافر است و ناصب مشرک .

عن ابن الجهم قال : قلت للرضا (علیه السلام ) جعلت فداک الشتهى ان اعلم کیف انا عندک ؟ فقال : انظر کیف انا عندک .(7)

ابن جهم گوید: به امام رضا (علیه السلام ) گفتم ، فدایت شوم ، مى خواهم بدانم که در نزد شما چه مقامى دارم ؟ حضرت فرمود: بنگر که من در نزد تو چه مقامى دارم .

ان رجلا اتى ابا جعفر (علیه السلام ) فساءله عن الحدیث الذى روى عن رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) انه قال : من قال : لا اله الا الله دخل الجنة . فقال ابوجعفر (علیه السلام ) الخبر حق . فولى الرجل مدبرا فلما خرج امر برده ثم قال : یا هذا! ان للا اله الا الله شروطا! الا وانى من شروطها.(8)

از امام رضا (علیه السلام ) روایت شده است که مردى محضر امام باقر (علیه السلام ) رسید و از آن حضرت درباره حدیثى که از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت شده که آن حضرت فرموده است : هر کس کلمه مقدس ((لا اله الا الله )) بگوید، داخل بهشت مى شود.

سؤ ال کرد، حضرت امام باقر (علیه السلام ) فرمود: خبر راست است .

آن مرد برگشت و چون خارج شد، امام دستور داد، او را باز گردانند. فرمود:

اى مرد!((لا اله الا الله )) داراى شرایطى است ، آگاه باش که من از شروط آن مى باشم .


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- وسائل الشیعه ، جلد 18، ص 102. 

2- عیون اخبار الرضا (علیه السلام )، جلد 1، ص 307. 

3- مستدرک السفینه ، جلد 9، ص 504. 

4-سوره تکاثر / آیه 8. 

5-وسائل الشیعه ، جلد 16، ص 464. 

6-بحارالانوار، جلد 23، ص 78.

واقفیه : گروهى از شیعیانند که امامت را به امام موسى بن جعفر (علیه سلام ) ختم مى کنند.

نواصب : گروهى هستند که به پیشوایان دین ، ناسزا مى گویند. 

7- بحارالانوار، جلد 67، ص 54 - عیون اخبار الرضا (علیه السلام )، جلد 2، ص 50. 

8- بحارالانوار، جلد 3، ص 13.

آموزش قرآن و احکام به فرزندان

قال على بن موسى (علیه السلام ): اجعلوا لبیوتکم نصیبا من القرآن ، فان البیت اذا قرى فیه القرآن یسر على اهله ، وکثر خیره ، وکان سکانه فى زیادة .(1) 

امام رضا (علیه السلام ) فرمود: براى خانواده خود بهره اى از قرآن کریم ، قرار دهید، زیرا در خانه اى که قرآن قرائت شود، گشایش براى ساکنان فراهم آید و خیرش فراوان شود و اهل خانه در برکت و فزونى باشند. 

حضرت امام خمینى (رحمة الله علیه ) فرموده است : 

قرآن کتابى است جامع و حاوى همه گونه معارف ، از معرفة الذات تا معرفة الافعال است و از مقاصد مهم آن ، تطهیر باطن انسانها از پلیدیها و تحصیل سعادت است . هر طایفه اى به قدر استعداد خود از این کتاب استفاد مى کند. قرائت آن ثواب و پاداش الهى را در بر دارد و چنان که قارى با دید تعلیم و تربیت در آن به تعمق بپردازد، به هدایت ، تعلیم و نور طریق سلوک انسانیت دست مى یابد. 

قال على بن موسى الرضا (علیه السلام ): 

هو حبل الله المتین ، وعروته الوثقى ، وطریقته المثلى ، المودى الى الجنة والمنجى من النار، لا یخلق من الازمنة ، ولا یغث على الالسنة ، لانه لم یجعل لزمان دون زمان ، بل جعل دلیل البرهان .(2) 

امام رضا (علیه السلام ) فرمود: قرآن ریسمان محکم خداست ، وسیله اطمینان بخش و راه مستقیم اوست ، راهى است که به بهشت منتهى مى شود، سبب نجات و رهایى از آتش دوزخ است ، قرآن با گذشت زمان کهنه و فرسوده نمى شود و بحث و گفتگو از آن سبب کاستى آن نمى گردد، زیرا که به زمان معینى اختصاص ندارد. 

االامام الرضا (علیه السلام ): عن ابیه (علیه السلام ): ان رجلا ساءل ابا عبدالله (علیه السلام ): ما بال القرآن لا یزداد على النشر والدرس الا غضاضة ؟ فقال : ان الله تبارک وتعالى لم یجعله لزمان دون زمان ، ولا لناس ‍ دون ناس ، فهو فى کل زمان جدید، وعند کل قوم غض ، الى یوم القیامة .(3) 

امام رضا (علیه السلام ) از پدرش روایت مى کند که مردى از امام صادق (علیه السلام ) پرسید: چرا چنان است که قرآن هر چه بیشتر پخش شود و بیشتر مورد بحث قرار گیرد، تازه تر و شادابتر مى شود؟ 

در پاسخ فرمود: خداى متعال آن را مخصوص زمانى خاص غیر از زمانهاى دیگر، قرار نداده است (خداوند قرآن را براى زمان معین و مردمى مشخص ‍ مقرر ننموده است ) به همین جهت است که در هر زمان ، نو و جدید و در نزد هر قوم تازه است تا روز قیامت . 

ناپلئون سیاستمدار معروف جهان ، روزى وارد کتابخانه شد و دستور داد کتابى را برایش بیاورند. مترجم ، کتابى را که آورد، قرآن بود و به این آیه برخورد که ان هذا القرآن یهدى للتى هى اقوم وبشر المومنین (4) و براى وى ترجمه کردند. پس از بازگشت ، ناپلئون آن شب را به این اندیشه بود و خواب راحتى نداشت . فردا مجددا در کتابخانه دستور داد تا آیاتى از قرآن را برایش ترجمه کردند و روز سوم نیز، آنگاه دو جمله تاریخیش را ابراز داشت و گفت : 

آنچه که من احساس کردم و از این کتاب استفاده نمودم ، این است که : ((اگر مسلمانان به دستورهاى جامع این کتاب عمل نمایند، روى ذلت و خوارى را نخواهند دید، مگر اینکه ما در میان آنان و قرآن جدایى بیفکنیم .(5) 

قال على بن موسى الرضا (علیه السلام ): لو اردت ان اختمه فى اقرب من ثلاثة لختمت ولکنى ما مررت بآیة قط الا فکرت فیها وفى اى شى ء انزلت وفى اى وقت .(6) 

امام رضا (علیه السلام ) فرمود: ((اگر بخواهم قرآن را در کمتر از سه روز به پایان رسانم ، مى توانم ولى من به هر آیه اى که میرسم ، در معنى آن مى اندیشم همچنین در شان نزولش و زمان نزولش مطالعه و فکر مى کنم )).


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- المحجة البیضاء جلد 2، ص 220. 

2- بحارالانوار، جلد 92، ص 14. 

3- بحارالانوار، جلد 2، ص 280، از کتاب ((علل الشرایع )) و جلد 17، ص 213. 

4-سوره 17 / آیه 9. 

5- هماى سعادت ، ص 96. 

6- سفینة البحار، ((علو)).