آیین زندگی اسلامی ایرانی
آیین زندگی اسلامی ایرانی

آیین زندگی اسلامی ایرانی

اجتناب از آموزشهاى تحمیلى

گاه در برخى خانواده ها به مواردى بر مى خوریم که بعضى از پدران و مادران نادان به امید داشتن فرزندانى متدین ، بدون اینکه ظرفیت روحى و توانایى فرزندشان را در نظر گیرند، اعمال مستحبى را بر آنان تحمیل مى نمایند و با این روش نامطلوب ، حالت دلسردى و بدبینى نسبت به مسائل معنوى در فرزندان خود ایجاد مى کنند و اشکالات گوناگون تربیتى به بار خواهند آورد.
پدر و مادر عاقل و فهمیده ، مى دانند که شالوده دین اسلام متین و متقن است و باید با رفق و مدارا در آن قدم برداشت تا دل پیوسته به عبادت خداوند شایق و راغب شود، لذا در تمام امور نیروى عادى فرزندان را در نظر مى گیرند و کارى که فوق طاقت آنهاست ، بر آنان تحمیل نمى نمایند.
((هنگامى که فشار کار و قبول مسئولیت بیش از ظرفیت و قدرت کسى باشد، وى غالبا ممکن است قربانى احساس جانکاه نگرانى و اضطرابى دائم و مزمن و در نتیجه دستخوش بیماریهاى خیالى گردد)).(1) 
قال على بن موسى الرضا (علیه السلام ): ((ان للقلوب اقبالا وادبارا ونشاطا وفتورا، فاذا اقبلت بصرت و فهمت ، واذا ادبرت کلت وملت ، فخذوها عند اقبالها ونشاطها، واترکوها عند ادبارها وفتورها)).(2) 
((همانا دلها در حالت روى آوردن و گاه در حال پشت کردن و هنگامى بانشاط و زمانى در حال سستى و فتورند. پس هرگاه که روى مى آورند، مى یابى و درک مى کنى و هنگامى که روى مى گردانند، سست و ملول شده و از فهم باز داشته مى شوند، پس در وقت نشاط و روى آوردن از آنها بهره برید و در زمان سستى و روى گرداندن آنها را رها سازید)).
((همیشه جهت کار را حفظ کنید و مخصوصا به خاطر داشته باشید که باید با نظم و آرامش کاملى کار کنید، از آن چابک سوارى که پیش از مسابقه به اسبش دواى محرکى براى زیاد کردن نیرویش مى دهد، تقلید نکنید، تحریک کم دوام تولید ضعف مفرطى خواهد کرد و اگر این وضع تکرار شود، به زودى منجربه کوفتگى جسم و مصرف نابهنگام نیرو میشود)).(3) 
((فشار و سلطه خارج از اندازه اجازه نمى دهد در محیطى عارى از نگرانى و اضطراب که لازمه تجلى سالم شخصیت انسانى است ، عواطف کودکان رشد و نما یابد و در نتیجه گروهى را ((عاصى )) و اکثریت را نادانسته و ناآگاه تابع ((اصل جریزه )) و زور مى سازد، و طلسمى شیطانى و معمایى اهرمنى به وجود مى آورد زیرا کسانى را که تحت فشار زیاد نگاه بداریم ، عموما تابع زور مى سازیم و براى نگاهدارى موجودات تابع زور نیز به ناچار اعمال قدرت و زور لازم است )).(4) 
پزشکى بود که به مقدسات اسلام توهین مى کرد و برخوردهاى زننده داشت ، با اینکه در محیط اسلامى بزرگ و تربیت شده بود. پس از تحقیق معلوم شد که بیمارى این پزشک از سختگیریهاى پدرش ناشى شده است . مى گفت : پدرم هر صبح با چوب ، بالاى سر من مى آمد و مرا براى خواند نماز صبح بیدار مى کرد، اگر لحظه اى دیر بلند مى شدم ، چوب را به گرده ام مى کشید و بر سر و صورت و بدنم مى نواخت ! به این ترتیب ، وى از اوان کودکى بر اثر برخورد ناصحیح و غیر اسلامى پدر، دچار عقده و بیمارى روانى شده و در سنین بالا باعث آن شده است که وى نسبت به اسلام و مقدسات دین بدبین شود و به آنها جسارت کند.(5)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-راز کرشمه ها، 220 - 219. 
2- بحارالانوار، جلد 78، ص 353 و 357 - اعلام الدین ، ص 307 
3- خزان زندگى ، ص 154 - 153. 
4- خانواده در اسلام ، ص 177. 
5- غذایى براى روح ، ص 157.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد