آیین زندگی اسلامی ایرانی
آیین زندگی اسلامی ایرانی

آیین زندگی اسلامی ایرانی

اسباب جهل و نادانی

1 - تقلید کورکورانه که شامل : پدران و گذشتگان ، بزرگان قوم ، قدرتهاى بیگانه

2 - عدم درک صحیح از دین

3 - عدم پیروى کامل از دین

موارد مهم جهل

1 - جهل نسبت به استعدادهاى خود
2 - جهل نسبت به تاریخ و سرنوشت گذشتگان 
3 - جهل نسبت به زمان و مقتضیات آن و حوادث روزمره
4 - جهل نسبت به فلسفه سختیها و بلاهاى الهى و تاثیر آن در ساختن شخصیت انسان
5 - جهل نسبت به مردم و شیوه رفتار با آنان خصوصا جهل به دشمنان

برخورداری از سلامت عقل

نقش عقل در رساندن آدمى به حیات طیبه

ارزنده ترین نعمتى که خداوند به انسان مرحمت فرمود، نعمت عقل است .(1) این نعمت ، اساس شخصیت و منشاء اصلى افتخارات آدمى شمرده مى شود. به وسیله این گوهر گرانبهاست که آدمى راه را از بیراهه و صلاح را از فساد تشخیص مى دهد و در پرتو فروغ و روشنایى آن خود را از تاریکیها و پرتگاههاى زندگى نجات مى دهد. کسانى که از این سرمایه برخوردارند، حق هر نعمتى را به طور شایسته ادا مى سازد و مى دانند که نقش و موقعیت آنها در صحنه حیات چیست اما بیچارگانى که از این سرمایه محرومند، اصولا حیات و زندگى انسانى ندارند زیرا دست به گریبان جهلند و از این حقیقت غافل مانده و پشت پرده غرور و نخوت فقط خود را مى بینند و بس .

این گروه را جز با مردگان نمى توان سنجید.

عن الحسن بن الجهم : قال : سمعت الرضا (علیه السلام ): صدیق کل امرى ء عقله و عدوه جهله .(2) 

حسن بن جهم مى گوید: از امام رضا (علیه السلام ) شنیدم که فرمود:

((دوست هر انسان عقل اوست و دشمن جهل و نادانى او)).

((صدیق )) به معناى دوستى است که هرگز در روابط خود خیانت نمى کند. از دیدگاه امام رضا (علیه السلام ) عقل سلیم دوستى است که در راهنمایى انسانها صادقانه عمل مى نماید و آن چراغى فراراه آدمى به سوى خیر و سعادت است .

((جهل )) در لغت متداول (در عرف مردم ) به معناى نادانى است و در کار مقابل علم و دانش ، قرارداد ولى این کلمه در روایات به معناى ((عدم شعور)) و ((عدم تعقل )) به کار رفته و در مقابل ((عقل )) آمده است .

عاقل کسى است که هر چیزى را به جاى خودش قرار دهد، به عکس جاهل که هر چیزى را در غیر جاى خود وضع مى کند.(3)


1- مسئله عقل ، از دیدگاه اندیشمندان یکى از مهمترین مسائل فلسفى و روانى شناخته شده است و درباره آن نظریات مختلفى ایراد داشته اند. از آن جمله که ((آیا عقل امرى مجرد و غیر مادى است )) یا ((چیزى جز ماده نیست )).

بسیارى از فلاسفه و حکما در گذشته به تجرد نفس و غیرمادى بودن آن عقیده داشتند. مرحوم حکیم صدرالدین شیرازى در کتاب ((اسفار)) باب 4، ص 6 یازده دلیل بر اثبات آن بیان نموده و در پایان بحث دلایل تجرد نفس اظهار داشته است :

((این یازده دلیل براهینى است اطمینان بخش که نفس آدمى مجرد از ماده و آثار ماده است .)) 

2- کافى ، جلد 1، ص 11. 

3- قیل لعلى (علیه السلام ) صف لنا العاقل ، فقال (علیه السلام ): هو الذى یضع الشى ء مواضعه . فقیل له ؛ فصف لنا الجاهل ، فقال (علیه السلام ) قد فعلت .

به امام على (علیه السلام ) گفته شد: عاقل را براى ما توصیف کن ؟ فرمود: عاقل کسى است که هر چیزى را در جاى خود قرار دهد، عرض ‍ شد: جاهل را توصیف فرما؟ فرمود: توصیف کردم ، (جاهل اشیاء را در جاى خود نمى گذارد.) (جلوه هاى حکمت ، ص 141)

اصول حیات طیبه در کلام امام رضا (علیه السلام )

1 - برخوردارى از سلامت عقل
2 - داشتن روح تعبد (بندگى خداوند)
3 - داشتن اسوه و الگوى تمام عیار هدایت (قبول ولایت )