عن الرضا (علیه السلام ) عن ابائه ، قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ): اختنوا اولادکم یوم السابع فانه اطهر، واسرع لنبات اللحم .(1)
امام رضا (علیه السلام ) از پدرانش روایت کرده که حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: فرزندان خود را روز هفتم تولد ختنه کنید، زیرا به این وسیله پاکتر و زودتر گوشت مى روید.
عن الرضا (علیه السلام ) فى کتابه الى الماءمون قال : والعقیقة عن المولود الذکر والانثى واجبة وکذلک تسمیته وحلق راءسه یوم السابع ویتصدق بوزن شعره ذهباء او فضة .
امام رضا (علیه السلام ) در نامه خود به مامون نوشت : گوسفند عقیقه از مولود پسر و دختر واجب است . همچنین نامگذارى فرزند واجب است ، و تراشیدن سرش در روز هفتم ولادت و به وزن موى او صدقه داده شود، طلا یا نقره .
عن الرضا (علیه السلام ): قال رسول الله : اغسلوا صبیانکم من الغمر، فان الشیطان یشم الغمر، فیفزع الصبى فى رقاده ، ویتاءذى بها الکاتبان .(2)
حضرت رضا (علیه السلام ) فرمود: حضرت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرموده است : دست و روى کودکان خود را از آلودگى ناشى از چربى بشویید و پاکیزه کنید زیرا شیطان بوى چربى را استشمام مى کند و در خواب ، کودک را به وحشت مى اندازد و فرشتگان موکل او آزار مى بینند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- مسندالامام الرضا، جلد 2، ص 278 - عیون اخبار الرضا، جلد 2، ص 28.
2- عیون اخبار الرضا، جلد 2، ص 69.
عن یونس ، قال : ساءلت الخراسانى (علیه السلام ) عن الغناء و قلت :
ان العباسى ذکر عنک انک ترخص فى الغناء فقال : کذب الزندیق ما هکذا قلت له : ساءلتى عن الغناء، فقلت : ان رجلا اتى ابا جعفر فساءله عن الغناء فقال : یا فلان اذا میزالله بین الحق والباطل فاین یکون الغناء؟
قال : مع الباطل ، فقال : قد حکمت .(1)
((یونس )) روایت کرده است که از خراسانى (حضرت امام رضا (علیه السلام )) درباره غنا پرسیدم و گفتم یکى از عباسى ها (2) خیال کرده که جنابعالى غنا را اجازه مى فرمایید!
حضرت فرمود: زندیق (3) دروغ مى گوید! من چنین سخنى به او نگفتم که غنا جایز است . حضرت براى یونس اصل ماجرا را چنین توضیح مى دهد که آرى آن مرد عباسى آمد و از من درباره حکم غنا پرسید. به او گفتم ، همانا مردى به حضور جد بزرگوارم ، امام باقر (علیه السلام ) رسید و از آن حضرت درباره غنا پرسش کرد. حضرت هم به او پاسخ داد: اگر خداوند بین حق و باطل جدایى بیندازد، پس (به نظر شما) غنا را در کدامین قسمت (در طرف حق یا در طرف باطل ) قرار مى دهد. امام باقر (علیه السلام ) هم متقابلا به او فرمود:
درست حکم کردى . حکم مساءله همین است که تو گفتى . پس غنا باطل است .
خداوند در قرآن مى فرماید:
ومن الناس من یشترى لهوالحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم ویتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین .(4)
((بعضى از مردم سخنان بیهوده را مى خرند تا مردم را از روى نادانى ، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند. براى آنان عذابى خوار کننده است )).
در تفسیر آیه فوق ، روایتى از امام هشتم (علیه السلام ) رسیده است که در آن ، این آیه بر غنا و خوانندگى تطبیق شده است .(5)
امام هشتم (علیه السلام ) در ضمن نامه اى براى مامون گناهان کبیره را مى شمارد و یکى از گناهان کبیره را سرگرمى به آلات موسیقى معرفى مى فرماید.(6)
ثواب پرهیز از غنا
همچنین حضرت فرمود:
من نزه نفسه عن الغناء فان فى الجنة شجرة یاءمر الله عزوجل الریاح ان تحرکها لها صوتا لهم یسمع بمثله ومن لم یتنزه عنه لم یسمعه .(7)
کسى که از غنا دورى کند، در عوض درختى در بهشت هست که خداوند دستور مى دهد که باد آن را به حرکت در آورد، نغمه خوش از آن درخت بهشتى بلند مى شود که مانند آنرا تا به حال نشنیده است و کسى از غنا اجتناب نکند، آن صوت زیبا را نمى شنود.
در تعریف غنا از مشهور حکایت شده که گفته اند:
مد الصوت المشتمل على الترجیع المطرب .(8)
غنا یعنى کشیدن صوت به طورى که شامل هم ترجیع چرخانیدن آواز در حلق و هم مطرب (صوت طرب آور) باشد.
به عبارت دیگر غنا عبارت است از کشیدن و چرخانیدن صدا در حلق به شکل و حالتى که مناسب مجالس لهو و لعب باشد.
مرحوم امام خمینى (رحمة الله علیه ) فرموده است :
فالاولى تعریف الغناء بانه صوت الانسان الذى له رقه وحسن ذاتى ولو فى الجملة وله شاءنیة ایجاد الطرب بتناسبه لمتعارب الناس .(9)
غنا عبارت از: صداى انسان به شکل لطیف و نازک که حسن ذاتى دارد به طورى که اقتضا و قدرت آن را دارد، در عموم مردم ایجاد طرب نماید.
پس صداى خشن و زشت جزء غنا محسوب نمى شود و لازم نیست صداى مطرب در همان لحظه (بالفعل ) حالت طرب را در شخص ایجاد کند بلکه اگر به تدریج طرب انگیز باشد، جزء غنا محسوب مى شود. به عبارت دیگر غنا و موسیقى مطرب ، شاءنیت و اقتضاى طرب را دارد، اگر چه بالفعل مطرب نمى باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-وسائل الشیعه ، باب 99، حدیث 13 - فروع کافى ، جلد 2، ص 201، عیون اخبار الرضا، در نسخه اى آمده که آن ملعون ((ابراهیم هاشم العباسى )) بوده ، ص 187.
2- ولى در ((رجال کشى ))، ص 311 مى نویسد: ان هشام بن ابراهیم العباسى زعم انک احللت له الغناء.
3- معرب ((زندیک )) است و این کلمه از ((زند)) گرفته شده و آن کتابى است به پهلوى از زردشت مجوس (منتهى الارب ) گروهى است از مجوسى که خداى را دو گویند... یعنى تو را مبداء خیرات و ظلمت را مبداء شرور دانند. (کشاف اصطلاحات الفنون )
4- سوره لقمان / آیه 6.
5- تفسیر نور الثقلین ، جلد 4، ص 1491.
6- وسائل الشیعه ، جلد 11، ص 261 (استماع الاوتار من الکبائر)
7- کافى ، جلد 6، ص 434.
8- مکاسب محرمه (شیخ الفقهاء والمجتهدین ، شیخ مرتضى انصارى )، بحث غنا
9-مکاسب محرمه ، امام خمینى ، جلد 1، ص 202.
قال على بن موسى الرضا (علیه السلام ):
اذا ادخلت علیک فخذ بناصیتها واستقبل القبلة وقال : ((اللهم امانتى اخذتها، وبمیثاقى استحللت فرجها، اللهم فارزقنى منها ولدا مبارکا سویا، ولا تجعل للشیطان فیه شرکا ولا نصیبا.(1)
حضرت رضا (علیه السلام ) فرمود: هرگاه عروس را آوردند، موى پیشانى او را بگیر و رو به قبله بگو:
خداوندا، امانت خویش را دریافت کردم ، به مقتضاى پیمان زناشویى او را حلال کرده ام ، خدایا فرزند مبارک و تمام عیار از او نصیبم فرما و شیطان را از اولادم بى نصیب گردان .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بحارالانوار، جلد 103، ص 277.
عن ابى الحسن الرضا (علیه السلام ): من السنة التزویج باللیل ، لان الله جعل اللیل سکنا، و النساء انماهن سکن .(1)
امام رضا (علیه السلام ) فرمود: سنت اسلامى در برنامه ازدواج آن است که شبانه صورت گیرد، زیرا خداوند شب را مایه آرامش قرار داده و زنان نیز عامل آرامش مى باشند.
عن ابى الحسن الرضا (علیه السلام ):
ان الله جعل اللیل سکنا، وجعل النساء سکنا، ومن السنة ، التزویج باللیل واطعام الطعام .(2)
همچنین فرموده است :
خداوند متعال شب را براى استراحت و آرامش قرار داده است و زن نیز مایه آرامش مرد است و از سنت پیامبر است که همسر (عروس ) را شب به خانه شوهر ببرند و ولیمه اى ترتیب دهند.
باید دانست مراد امام هشتم (علیه السلام ) از تزویج در شبانه ، اعم از عقد ازدواج و زفاف است . همچنان که بزرگان از فقها به آن تصریح نموده اند.
مرحوم ((شیخ محمد حسن نجفى )) (صاحب جواهر)(3) مى فرماید:
مستحب است اجراى عقد شبانه صورت گیرد، سپس روایاتى را بر این نظر مبارک خود به عنوان ((دلیل )) استناد مى آورد.(4)
مرحوم ((سید محمد کاظم یزدى )) اجراى عقد را در شب از جمله مستحبات آن یاد کرده است .(5)
لازم به ذکر است که در روایات روز جمعه ، روز عزیز و سید ایام و به عنوان یک روز استثنایى در ایام هفته شمرده شده است ، پس بهتر است مراسم عقد و ازدواج در این روز مبارک انجام شود.(6)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- فروع کافى ، جلد 5، ص 366 - مستدرک الوسائل ، جلد 2، ص 539 - وسائل الشیعه ، جلد 14، ص 62.
2- سنن النبى ((علامه طباطبایى ))، ص 147 - تفسیر عیاشى ، جلد 1، ص 370.
3- کتاب جواهر الکلام یکى از کتابهاى نفیس و از مدارک فقه اسلامى است و تاکنون کتابى به این جامعى در فقه نوشته نشده است . چاپ اخیر این کتاب در حدود چهل جلد نسبتا قطور مى باشد.
4-جواهرالکلام ، جلد 29، ص 41.
5-عروة الوثقى ، ص 623، مساءله 5.
6- بحارالانوار، جلد 103، ص 273، حدیث 25.
یکى از اولیاى الهى در عالم رویا دید سه حاجت وى بر آورده شده است . او براى مشورت با خانواده اش و بررسى مشکلات زندگى خویش با وى به گفتگو پرداخت تا از این موهبت غیبى هر چه بیشتر بهره برد و کمبودهاى زندگى خانوادگیش را جبران نماید. همسر او خواست : شوهرش از خدا بخواهد وى زیباترین زنان زمان خود گردد، مرد نیز این خواسته (دلخواه زن ) را به پیشگاه الهى معروض داشت و دعایش مستجاب شد، در نتیجه زن از زیباترین زنان زمان خود محسوب گردید... ولى متاءسفانه شیادان ثروتمند و خوشگذران و جوانان حریض و مجرد چشم طمع به آن زن دوخته و پیوسته به تعقیب کردنش پرداختند. تاءسف بارتر اینکه بى ظرفیتى ، غرور و خود بینى زن او یک طرف و عدم برخوردارى او از سرمایه لازم تقوا از طرف دیگر، سبب شد که به پرتگاه نزدیک شود، لذا رفته رفته به بیراهگى قدم گذاشت . ادامه چنین وضع افکار شوهر را مضطرب ساخت و لکه ننگى براى فرزندان و کانون خانواده فراهم آورد. سرانجام آن مرد با تقوا با دلى پرخون زن را نفرین کرد. خداوند نیز زن را مسخ نمود و به کیفر رسانید... .(1)
اگر زیبایى ظاهرى (در زن ) تواءم با صفا و پاکى و جمال باطنى نباشد در چنین صورت ، این ظریفترین مخلوق الهى به مرتبه بعد حیوانى و شهوات جنسى انحطاط پیدا مى کند و به یک وسیله عیاشى و شهوترانى تبدیل خواهد شد.
((فیلسین شاله )) میگوید:
((یک قیافه و صورت زیبا آن است که هم خطوط متناسب داشته باشد و هم سجایاى انسانى مانند تفکر و لطف و مروت و صداقت را نشان بدهد و هر قدر بیشتر صفات قلبى و فکرى را نمایان سازد، بیشتر زیباست )).(2)
صورت زیباى ظاهر هیچ نیست
اى برادر سیرت زیبا بیار آدمى را عقل باید در بدن
ور نه جان در کالبد دارد حمار
دیر و زود این شکل و شخص نازنین
خاک خواهد گشتن و خاکش غبار ((سعدى ))
((ویکتور هوگو)) مى گوید:
((اصولا هر زن عفیف ، زیبا و دلپسند است وجاهت تواءم با وقار و عفت به زن قدرتى مى دهد که قوى ترین مردان را یاراى مقاومت در برابر او نیست ، بلکه آنها را به خضوع و تعظیم در مقابل خویش وادار مى سازد)).(3)
همسر زیباى نازا
عن ابى الحسن الرضا (علیه السلام ): قال : قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) ((لرجل تزوجها سوداء ولودا، ولا تزوجها حسناء عاقرا، فانى مباه بکم الامم ، یوم القیامة ، او ما علمت ان الولدان تحت العرش یستغفرون لابائهم یحضنهم ابراهیم وتربیهم سارة فى جبل من مسک وعنبر وزعفران .(4)
امام رضا (علیه السلام ) فرمود: رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرموده است : با زن سیاه چهره اى که ولود (بچه آور) باشد، ازدواج کنید و با زن زیبایى که عقیم باشد، تزویج نکنید.(5) من روز قیامت با شما در میان امتهاى دیگر مباهات خواهم کرد. مگر نمى دانى که بچه ها در زیر عرش براى پدران خود استغفار مى کنند. حضرت ابراهیم (علیه السلام ) از آنها سرپرستى کرده و ساره آنها را تربیت مى نماید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-سفینة البحار، جلد 1، ص 376.
2- شناخت زیبایى ، ص 141.
3- مسند الامام الرضا، جلد 2، ص 255 - کافى ، جلد 5، ص 334.
4- مسندالامام الرضا، جلد 2، ص 255 - کافى ، جلد 5، ص 334.
5-باید دانست نازایى تنها به خاطر عیب دستگاه تولیدى نیست بلکه اختلال سلامت در اعضاى بدن ، بروز جنگها، مسمومیتهاى مزمن ، استعمال مرفین ، الکل و سیگار زیاد از عوامل نازایى است .
حدثنا دارم بن قبیصة قال : ((حدثنا على بن موسى الرضا عن ابیه عن ابائه عن على بن ابیطالب (علیه السلام ) قال : قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) اطلبوا الخیر عند حسان الوجوه ، فان فعالهم احرى ان تکون حسنا.(1)
((دارم بن قبیصه )) از حضرت رضا (علیه السلام ) از پدرانش از حضرت على (علیه السلام ) روایت کرده که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: از زیبارویان همواره طلب خیر کنید، زیرا زیبایى صورت نشانه آن است که افعال آنها هم نیکو باشد.
پر طاووس در اوراق مصاحف دیدم
گفتم این منزلت از قدر تو مى بینم بیش
گفت : خاموش که هر کس که جمالى دارد
هر کجا پاى نهد، دست نیارندش پیش
عن ابى الحسن الرضا (علیه السلام ): ((من سعادة الرجل ان یکشف الثوب عن امراءة بیضاء. (2)
امام رضا (علیه السلام ) فرمود: از (نشانه هاى ) خوشبختى مرد (شوهر) این است که همسرى سفید رخ داشته باشد و در مقام خلوت ، لباس را از تن همسر سفید روى ، (مطلوب ) در آورد.
تردیدى نیست در فرمایش امام هشتم (علیه السلام )، جمال و زیبایى به عنوان یک امتیاز، نه یک اصل زیربنایى (در امر ازدواج ) شناخته شده است ، و هر که در مرحله گزینش همسر، معیار انتخابش در محدوده همین عامل خلاصه گردد و صرفا به عنوان ملاک اصلى به آن بنگرد و ارزشهایى اصیل همچون کفویت ، اصالت خانوادگى ، ایمان ، اخلاق همسر منتخب را از یاد ببرد یا آنها را در درجه دوم اهمیت قرار دهد (به عنوان فرع به اینگونه امور بنگرد) دیر یا زود پشیمان مى شود و همین زیبایى گرفتاریهاى فراوانى را براى او به بار خواهد آورد. خوشبختانه پیشوایان گرامى دین مقدس اسلام ، خطر چنین موضوعى را به پیروان خود اعلام داشته و همواره به آنان توصیه نموده اند (در مساءله انتخاب همسر) با مشاهده صورت زیبا و اندام موزون و حرکات دلنشین کسى مسحور و دلباخته او نشوند، بلکه متوجه جهات ایمانى و اخلاقى او باشند تا پیوندشان مستمر و بادوام بماند.(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-مسند الامام الرضا (علیه السلام )، جلد 1، ص 287.
2- وسائل الشیعه ، جلد 14، ص 36، حدیث 1 - فروع کافى ، جلد 5، ص 335.
3- الف : قام رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) خطیبا فقال : ایها الناس ، ایاکم و خضراء الدمن ، قیل یا رسول الله ! وما خضراء الدمن ؟ قال : المراءة الحسناء فى منبت السوء. (کافى ، جلد 5، ص 332)
روزى رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) برپا خاست و به مردم فرمود: بپرهیزید از گیاه سبزو خرمى که در سرگین (کنار منجلاب ) پرورش یافت است . سؤ ال شد: اى رسول خدا، مقصود از این سخن چیست ؟ فرمود: مرا زن زیبایى است که در خانواده بد و محیط فاسد پرورش یافته است .
ب : من تزوج امراءة لجمالها جعل الله جمالها وبالا علیه . (وسائل الشیعه ، جلد 14، ص 32)
هر کس زنى را صرفا به جهت زیبایى او انتخاب کند، همان زیبایى زن و بال و گرفتارى براى مرد خواهد شد. ج : من تزوج امراءة لا یتزوجها الا لجمالها لم یرفیها ما یحب ، ومن تزوجها لمالها لا یتزوجها الا له وکله الله الیه ، فعلیکم بذات الدین . (وسائل الشیعه ، جلد 14، ص 31)
هر کس زنى را صرفا براى جمالش انتخاب کند، از او بهره اى نبیند و کسى که زنى را براى مالش برگزیند، خداوند وى را به آن ثروت واگذار کند. پس بر شما لازم است در انتخاب همسر متوجه جهات دینى او باشید.